خاطرات من

می نویسم از روزهای زندگی ..

خاطرات من

می نویسم از روزهای زندگی ..

2

در یک عمل انتحاری افتادم به جون لینکها و هر کسی بعد 96 آپ نکرده بدو حذف کردم :/

 اینقدر دغدغه دارم که نمیرسم به نی نی فک کنم .

1

مستر قرار بود تابستون 96 بره دکتر ولی از وقتی وجود دخملک رو فهمیدیم همه چی رو بیخیال شد .

حالا هی میگم برو نمیره ... باید آزمایش بده ببینیم چند چندیم .