-
19
یکشنبه 26 شهریور 1402 15:35
اون کار رو اندازه یک بیستم هم جلو نرفتم و ولش کردم . بهم حس سر خوردگی داده این قضیه
-
18
شنبه 31 تیر 1402 13:00
استارت یه شروع یادگیری رو میخواستم این تابستون داشته باشم و این تابستون متفاوت از بقیه تابستون ها باشه . ولی الان میبینم زمانم کمه چطور میتونم خودمو آپ دیت کنم چطور مثل بقیه یا حتی بهتر باشم خدایا چطور میتونم مفید باشم کمکم کن
-
17
پنجشنبه 3 فروردین 1402 22:00
یک سال از نوشت قبل میگذره تو سال قبل تحصیل رو شروع کردم . برای امسال تصمیم گرفتم تغییرات شغلی و استارت کار جدید رو داشته باشم از لحاظ سن یکم باید برای نی نی بجنبم اما توی خودم هنوز آمادگیشو نمیبینم . نمیدونم چیکار کنم . آخه چرا باید تایم محدودی رو بشه بچه آورد ای کاش خدا توانایش رو مثلا از بیست سالگی به خانم ها میداد...
-
16
پنجشنبه 18 فروردین 1401 14:34
از لحاظ شغلی هیچ نوع پیشرفتی نداشتم از لحاظ تحصیلی هم همینطور امیدوارم امسال استارت تغییرات شغلی و تحصیلی باشه برام
-
15
شنبه 17 مهر 1400 10:27
رفته بودم خونه مامان ها دو هفته موندم که همشو مستر جهنم کرد با دعوا و تحقیر من جلو خانوادم . ثانیه به ثانیه دو هفته رو ازش به شدت متنفر بودم . با برگشتن تو راه مثلا بهتر شده بود اما دیگه دل من باهاش صاف نیس نمیتونم فراموش کنم دو هفته رو . مطمئنا مادر منم گه بودن مستر رو فراموش نمیکنه مادر عوضیشم که تو دلش عروسیه ....
-
14
شنبه 16 مرداد 1400 15:38
قضیه قضایی رو ول کردیم . امیدی بهش ندارم . ..... کرونا گرفتم مرگ بر کرونا و کسایی که آوردنش
-
13
پنجشنبه 20 خرداد 1400 06:51
خدایا این گره قضایی کی باز میشه . این تلاش برای گرفتن حقمون کی به ثمر میشینه . اصلا قراره حل بشه ؟
-
12متنفرم
جمعه 6 فروردین 1400 12:31
از اوضاع زندگیم راضی نیستم . زندگی کوفتی داغون من هر ورش رو بگیرم یه ور دیگش کجه این همه زحمتی که میکشم و به جایی نمیرسم ناراحتم میکنه. نگرانی ها کلافم کردند . نگرانی سلامت بچه نگرانی نوع زایمان چقدر دلم یه زایمان طبیعی رو میخواد . نگرانی اینکه دخملک رو پیش کی بزارم موقع زایمان و کی همراهم باشه تو بیمارستان خسته از...
-
11دلم مسافرت میخواد .
یکشنبه 28 دی 1399 12:46
دلم مسافرت ... دور همی ... عروسی فامیل نزدیک ... تولد ها ... ولیمه های چشم روشنی ... کنیرت های شلوغ ... دلم همه اینهارو میخواد خیلی وقته دلتگشونم . من از جمع گریزان بودم و از دور همی ها زیاد خوشم نمیومد اما الان میبینم چه نعمتی داشتیم و از دست دادیم . خدایا نظر لطفت رو از ما برنگردون . انشاءا... که سال 1400 همه این...
-
10
سهشنبه 27 آبان 1399 11:14
اون زن پسر خاله مستر که پست قبلی در موردش نوشتم بعد عید فطر زایمان کرد . بعد فهمیدیم که زن پسر خاله دیگش که توی عید نوروز و بل بشو کرونا فکر میکرد بچش سقط شده (به خاطر خونریزی و از ترس کرونام نرفته دکتر و گفته خودش افتاد دیگه ) سقط نشده و سالمه . اونم فک کنم تا سه هفته دیگه زایمان میکنه . زن پسر دایشم که تو پست قبلی...
-
9
سهشنبه 23 اردیبهشت 1399 13:39
بالاخره مستر رفت دکتر و دکتر براش دارو داده که بعد اتمامش باید دوباره آزمایش بده . از شغلم بدم اومده . احساس میکنم هیچ پیشرفتی تو این چند سال نداشتم . زن پسر خاله مستر یکی دو هفته دیگه زایمان میکنه زن پسر دایشم فک کنم یه 4 ماهی باشه حاملست . و ما تازه درمان رو شروع کردیم .
-
8
چهارشنبه 14 اسفند 1398 00:10
حس بدی نسبت به کارم دارم . اینکه قد زحمتم مزد نمیگیرم . از ناعادلانه بودن دست مزد . از قدر ندونستن ....
-
7
دوشنبه 4 آذر 1398 14:18
مستر آزمایش هاشو پشت گوش میندازه . یه سال پیش بهش گفتم برو برا آزمایش تا الان اگر گفته باشه چشم یه ساله زبونم مو درآورده از بس گفتم . این ماه هم پرید .
-
6
دوشنبه 13 آبان 1398 14:55
اگر مستر قبول کنه شاید این ماه اقدام کردیم
-
5
چهارشنبه 25 اردیبهشت 1398 14:45
یادتونه سال 95 میومدم آمار حامله های فامیل رو میدادم . چقدم حامله زیاد بود .... چقدر اذیت میشدم از این خبرها ... بعد تولد دخملی ازین جریان ها راحت شده بودم. الان اوضاع داره کم کم میشه شبیه اون موقع . بدم میاد از حس های اون زمان . دورو برم شده از اخبار حامله ها ... یعنیا هنوز بچه اول به شیش ماه نرسیده دومی رو گذاشتن رو...
-
4
چهارشنبه 29 اسفند 1397 10:07
آخرین روز سال 97 ههه برنامم برای 98 امسال میخوام برا اومدن پسملی تلاش کنیم . و همچنین برای خرید خونه ...و اینکه تابستون برم سر کار درست درمون .
-
3
چهارشنبه 22 اسفند 1397 20:42
پسرک آینده من . مامانی خیلی دوست داره تو زودتر بیایی . اما نمیدونه کی دعوتت کنه که هم بدنی هم روحی هم خودش آماده باشه هم بابایی ...
-
2
سهشنبه 25 دی 1397 14:40
در یک عمل انتحاری افتادم به جون لینکها و هر کسی بعد 96 آپ نکرده بدو حذف کردم :/ اینقدر دغدغه دارم که نمیرسم به نی نی فک کنم .
-
1
جمعه 21 دی 1397 12:30
مستر قرار بود تابستون 96 بره دکتر ولی از وقتی وجود دخملک رو فهمیدیم همه چی رو بیخیال شد . حالا هی میگم برو نمیره ... باید آزمایش بده ببینیم چند چندیم .
-
نتیجه ب.چ
چهارشنبه 21 آذر 1397 08:13
-
پیارسال #پارسال# امسال
یکشنبه 18 آذر 1397 22:26
-
ای کاش رو کاشتند هیچی در نیومد
دوشنبه 5 آذر 1397 22:24
ای کاش ده سال پیش منه الانم بودم . ای کاش موقعیت الانم و پختگی الانم رو ده سال پیش داشتم . زمان بهای سنگینیه که من برای اینی که الان هستم دادم . و کماکان همینطور دارم زمان هام رو خرج میکنم برای منه فرداهام .:/
-
زمان بازگشت
شنبه 21 مهر 1397 22:23
هر وقت تصمیم بگیریم که فرد جدیدی رو وارد خونوادمون کنیم باز به اینجا سر میزنم و از خاطراتم مینویسم . پس تا اون روز گود بای
-
حال این روزها
جمعه 9 شهریور 1397 11:54
فقط بد .... همه چیز رو میسپارم به خدا .... از توانم خارجه حل گره کور زندگیم .... رسیدم به نقطه ای که دلم به چیزی خوش نمیشه .... سرنوشت بعضی ها رسیدنو رسیدنو رسینه به روها شون و سرنوشت بعضی ها هیچ وقت نرسیدن به اهداف رویا هاست ... به گور میبرم خیلی از اهدافمو .... دلگیرم... ....
-
18
یکشنبه 21 مرداد 1397 16:07
برا ارشد که نمیخونم امروز گرفتم حداقل کتابامو یکم منظم مردم اگه خاکی نشسته بود روشون تکوندم . دیشب مخصر دعوایی داشتیم که با توجه به تصمیم شوشو خان که دیگه اصلا دعوا نکنه ... مساله حل شد و ختم به خیر شد ....
-
17
شنبه 20 مرداد 1397 07:43
خیلی وقته دنبال خونه هستیم . و حالا بعد از گشتن واقعا نا امید شدیم . یعنی میشه ماه هم خونه دار بشیم ؟ ::::: امروز 20 مرداد 97 ما هنوز هم خونه نداریم . ماشین از خودمون نداریم .... مشکل با همسر حل نشده و کما کان دعوا میکنیم . سال دیگه مرداد 98 کجاییم داریم چیکار می کنیم ؟
-
...
چهارشنبه 5 اردیبهشت 1397 20:27
سلام. من اومدم بعد از 9 ماهو چند روز . با خبر های خوب. اخرین پستی که نوشتم روزی بود که داشتم از خونه میرفنم که برم خونه مامانم . قرار بود فرداش برم دکتر . رفتم دکتر و دکتر برام قرص نوشت که بعد پری مصرف کنم . منم منتظر پری نشستم . چند روز گذشتو من پری نشدم ... و بیبی چک زدم و در کمال ناباوری ... دوخطو دیدم ... بهترین...
-
16
دوشنبه 26 تیر 1396 15:50
احساس میکنم دکترا به درد نخورن ... چطوره دکترمو عوض کنم ؟!
-
15
دوشنبه 19 تیر 1396 15:03
همیشه فکر میکردم حامله شدن مثل آب خوردنه ... اقدام مساویه بارداری اما زهی خیال باطل به ساله دارم اقدام میکنم و تا حالا هیچی
-
14
چهارشنبه 7 تیر 1396 05:57
Yek bar eghdam Az 3 lake bini panjom5e tir shoro dore Va baz hichi